چه غریب ماندی ای دل، نه غمی، نه غمگساری
نه به انتظار یاری ، نه ز یار انتظاری
دفعه دومه که میام بیمارستان تنها دارو میزنم قبلنا میگفت تا وقتی من زندم عمرن نمیزارم تنها بری مگه اینکه من مرده باشم :)
امروز زیر دارو حالم بد شد حالم که جا اومد به پرستاره میگم من حالم بد شده بود میگه الان که خوبی :/ الاع من حالم بد شده بیهوش بودم باید فشارمو میگرفتی بغض گلمو گرفته بود
نگاه به قیافه آدم میکنن به رژ و کرمی که زده دیگه نمیدونن اینا همش بخاطر پوشوندن درد و غم تو دل آدمه ...
19:34 pm...برچسب : نویسنده : zevall بازدید : 96